غدیر خم و اعطای بزرگترین نشان تسلیم و رضا به بشریت

ای پیامبر آنچه از طرف خدا بر تو نازل شده است را ابلاغ کن و اگر چنین نکنی رسالت او را به انجام نرسانده‌ای و خدا تو را از مردم حفظ می‌کند. «مائده ۶۷»

به راستی این چه مأموریتی است که آخرین و بزرگترین فرستاده الهی پس از تحمل ۲۳ سال رنج و زحمت ابلاغ رسالت اگر آن‌را انجام ندهد همه زحماتش و در واقع زحمات سلسله انبیاء بی‌فایده می‌شود؟

باید دانست سلسله انبیاء که رشددهندگان نوع بشر به سمت کمال روحی و فکری و هادیان به سوی خدا و زمینه‌سازان و اجراکنندگان عدل و قسط بوده‌اند در اوج رسالت و رشد شخصی و امتی خویش موظف به تسلیم مطلق در برابر اوامر الهی می‌شدند.

و اینچنین است که تسلیم و رضایت کامل به تقدیر الهی به معنای پذیرش شادمانه و عاشقانه آنچه خداوند حکیم به آن راضی است بالاترین درجه ایمان است.

محک تسلیم اما متفاوت است. گاه نظاره غرق شدن فرزند کافر خویش است همچون نوح علیه السلام٬ گاه قربان کردن فرزند دلبند خویش چون ابراهیم علیه السلام و گاه....

و به هرگونه که باشد مهمترین مسئله این است که آیا پیامبر و امت او به درجه تسلیم رسیده‌اند.

حال می‌توان دلیل خطاب الهی که همه رسالت پیامبر اکرم و انبیای سلف -درود خداوند بر ایشان- را مشروط به فرمانبری آخر می‌کند دریافت.

زیرا این آخرین فرمان در واقع آخرین آزمایش الهی برای سنجش تسلیم پیامبر و امت او است.

به بیان دیگر قرار است بشر پس از قرنها آموزش انبیای الهی از آخرین و بالاترین پله تسلیم بالا رفته٬ به اوج تسلیم مطلق در برابر اوامر الهی رسیده٬ به درجه اسلام حقیقی مفتخر گردد.

و لذاست که انجام این دستور به ثمر رسیدن تلاش پیامبر گرامی و همه رسولان پیشین است و عدم انجام آن برابر است با نابودی و محو همه اطاعتها و زحمات رُسُل.

اما این فرمان چیست؟

ابلاغ نهایی و عمومی ولایت امیرالمومنین در غدیر خم

و اینچنین است که اعلام ولایت امیرالمومنین و پذیرش آن بالاترین درجه تسلیم است و ثمره رسالت همه انبیاء.

و تسلیم چه بود؟

پذیرش عاشقانه آنچه مورد رضایت معشوق است.

چرا عده‌ای در این امتحان آخر قبول نشدند؟

مولانا رسول اکرم صلوات الله علیه در خطبه‌ی روز عید غدیر می‌فرمایند:

«ای مردم٬ شیطان آدم را با حسد از بهشت بیرون کرد. مبادا به علی حسد کنید که اعمالتان نابود شود و قدمهایتان بلغزد. آدم به‌خاطر یک گناه به زمین فرستاده شد در حالی‌که انتخاب شده‌ی خداوند عزّ و جل بود٬ پس شما چگونه خواهید بود در حالی‌که شمایید و در بین شما دشمنان خدا هستند.»

پس دو علت اساسی مخالفت گروهی از مردم با فرمان خداوند مبنی بر ولایت امیرالمومنین عبارت است:

۱- حسادت

رشک و تعصب جاهلی نسبت به مقام امیرالمومنین و دلاوریهایش و....

۲- دشمنان خدا

منافقان به ظاهر مسلمان که در پوشش اسلام برای نابودی اسلام برنامه‌ریزی می‌کردند.

اما این همه ماجرا نیست.

رسول اکرم در همان خطبه غدیر و در میان خیل عظیم مسلمانانی که در گرمای طاقت‌فرسای بیابان شنوای سخنان ایشان هستند می‌فرمایند:

«بدانید که دشمنان ایشان [ائمه] سفهاء گمراه و برادران شیاطین هستند که اباطیل را از روی غرور به یکدیگر می‌رسانند.»

با دقت در این فراز به دو علت دیگر از دلایل مخالفت با ولایت پی می‌بریم که به شرح زیر است:

۳- سفاهت و گمراهی

سفاهت به معنای نقصان در عقل است که اینجا به دو معنا اشاره دارد. یکم: عدم تفکر و یا تفکر ناصحیح و دوم: اخذ جهل به جای علم و به بیان دیگر کسب نادانی به تصور کسب علم که به علت عدم دریافت علم از چشمه‌ی الهی و جستجوی آن در مردابهای نفسانی است و در نتیجه با مقدمات غلط به نتایج غلط هم خواهیم رسید.

سفاهت با هریک از معانی بالا به گمراهی می‌انجامد و گمراهی و جهالت یکی از عوامل دشمنی و مخالفت با حق و عدم تسلیم در برابر اوامر الهی است.

۴- برادری شیطان و غرور در بیان اباطیل

همان خصلت مذمومی که استاد فرشتگان را به شیطان رجیم تبدیل نمود باعث سرکشی انسان از اوامر الهی است و آن چیزی نیست جز غرور که حاصلش عدم تسلیم در برابر رضای الهی و اظهار فضل و علم نمودن حتی در برابر پروردگار عالمیان است!

اما شیطان پس از رانده شدن راهکاری برای فریب آدمیان در پیش گرفت که آن ارائه باطل در لباس حق است و مخلوط نمودن حق و باطل

دشمنان ائمه نیز همین خصوصیت را دارند و این یکی از معانی برادری شیاطین و رساندن اباطیل  است زیرا باطلِ عریان برای عموم مردم قابل پذیرش نیست و باید در پوششی از درستی و به عنوان حق عرضه شود.

اما در پایان دو توصیه:

۱- خطبه غدیریه را بخوانیم.

۲- این چهار خصوصیت را از خود دور کنیم تا مقابل ولایت عصر خویش سرکشی نکنیم.

التماس دعا