بع نوشته ها

بع نوشته ها

از گوسفند بودن گریختم اما گرگ نیز نخواهم شد
بع نوشته ها

بع نوشته ها

از گوسفند بودن گریختم اما گرگ نیز نخواهم شد

برخیز

برخیز

تو تواناتر از آنی که می‎اندیشی

اما محدود به زندان اندیشه ات

برخیز و از این زندان خودساخته بی حصار بیرون آی

که جهان برای خدمت به تو آفریده شده است

ای اشرف مخلوقات

خدا عاشق من است

خدایا می دانم عاشق منی

دیوانه وار دوستم داری

و هر روز ستایشم می کنی؛ 

و می دانم نماینده توام

و بنده برگزیده ات.

مرا نیز عاشق خود کن.

سماع ابر

سماع ابر

در برابر چشمان پر محبت مهر

که مست است و خمار و خواب آلود

آتش گرفتن و
در خود بی صدا پیچیدن است

تا فنا

نه چون مدعیان
کلاغ وار

به ریا

گرد یار

زیبایی امروز

شاهینی بر فراز آسمان

عقابی که بال‌هایش را آن بالاها گشوده

و بچه جغدی نشسته بر تابلوی کنار جاده 

کوه‌ها و برف  

و آسمان آبی خالص 

خدایا چه کرده‌ام که لایق این همه زیبایی توام؟

دو روز پس از پایان جهان

دو روز پیش

جهان تمام شد

و من دلم سوخت

برای همه دعاهای بی ثمر ظهور

برای همه ایثارها و رشادت ها و شهادت ها

برای رنج های پیام آوران الهی

برای امام زمان

و برای خدایی که جهانش بدون اطلاعش پایان یافت