بع نوشته ها

بع نوشته ها

از گوسفند بودن گریختم اما گرگ نیز نخواهم شد
بع نوشته ها

بع نوشته ها

از گوسفند بودن گریختم اما گرگ نیز نخواهم شد

هرگز از دست مرو/ ای دل ساده‌ی من

هرگز از دست مرو

ای دل ساده‌ی من

مشو از جای مشو

دل دلداده‌ی من

راه هرچند غریب

هدف ار دور و بعید 

می‌رویمش من و تو  

یار کاشانه‌ی من

بوسیدن دیوراه سنگی

بوسیدن دیوراه سنگی 

و سپاس که می گذارد از او بالا بروی 

با لبانی از عطش بهم چسبیده 

عشقبازی پرندگان آزاد

رقص ماهیان

یک هندوانه خنک 

یادش خوش 

خوراک بدن با سس شور  

فشار دوست داشتنی زندگی 

بودها از هستها زنده‌ترند

نفس بکش

نفس بکش ز عمق جان خویش...