بع نوشته ها

بع نوشته ها

از گوسفند بودن گریختم اما گرگ نیز نخواهم شد
بع نوشته ها

بع نوشته ها

از گوسفند بودن گریختم اما گرگ نیز نخواهم شد

رختخواب گور

بنویس

حتی اگر مرگ

تا کمرت رسیده باشد

فرصت برای لمیدن بسیار است

در رختخواب گور

دهاتی مبارز

دوماه است دهاتی تر شده ام

ساکن یکی از روستاهای پادنا

اینجا از بارش برف همه راهها بند آمده

یک میش خریدم به نام میشا

که یک بره زاییده و اسمش نازگل است

یک میش بختیاری هم خریده ام به نام حنایی

دوتا اردک که یکیشان مُرد

چهارتا بلدرچین که دوتایشان مُرد

کوهها و چشمه ها و آبشارها و رودهای بی نظیر

اما زیر پوست همه این زیباییها و آرامش ظاهری

مبارزه همچنان جریان دارد