بع نوشته ها

بع نوشته ها

از گوسفند بودن گریختم اما گرگ نیز نخواهم شد
بع نوشته ها

بع نوشته ها

از گوسفند بودن گریختم اما گرگ نیز نخواهم شد

اولین

دیدن اولین زیباست
ترس، شرم، زیبایی
لذت، شیطنت، بودن
در آغوش اولینها باش

جنس لطیف

این حریر ابریشم چیست که چون وقت خواب بر خویش میکشی فردوس تفرج گاه روحت می گردد؟
و چه قرابتیست میان جنس لطیف و لطیف سرمدی؟
ابریشم مرا در برگیر

اندیشه

در این اندیشه ام انسان آنگاه که نمی فهمد چیست؟
آنگاه که نادانترین است و می اندیشد عالم دهر هموست
نادانترها داناترند یا داراتر؟
در این اندیشه ام چرا همه قانونها ناقصند؟
چرا هر دیواری سوراخ دارد؟

نکند دیوار بهشت هم سوراخ باشد؟
و انسانهای بد بد بیایند
غلمان بازی کنند
و به حوریانمان تجاوز کنند
یا درختان بهشت را بشکنند
و توی نهرهای عسل جیش کنند
یا مرواریدها و یاقوتهای قصرهامان را بدزدند

لعنت به این سوراخ که بهشت را هم به نابودی خواهد کشاند
باید در همه سوراخها را گل گرفت
اما نه
پروردگار در جای حق است
و مراقب همه سوراخهاست
.
.
.
راستی نگران نباش حاجی
دیوار بهشت تو یکی سوراخ نمیشود





بهشت کلاغان...جهنم ماهیان

اینجا بهشت کلاغان است
و جهنم ماهیان خواهد ماند
تا آنزمان که اندک آبی فراهم آید
شاید از اشک چشم ماهیان
لیک
اشکی باید شیرین
یا ماهیانی دریازی