بع نوشته ها

بع نوشته ها

از گوسفند بودن گریختم اما گرگ نیز نخواهم شد
بع نوشته ها

بع نوشته ها

از گوسفند بودن گریختم اما گرگ نیز نخواهم شد

ناله جغد شوم خیانت

اشک بود که مثل باران از چشمهای دخترک می چکید و سیاهی آرایش دور چشمش با آن روان می شد تا میان صورتش.
پسر دخترک را گرماگرم در آغوش کشید و فشرد.
شوری اشکهای صورتش را نوشید.
لبانش را گرم بوسید.

عزیزم گریه نکن، من تو رو از چشمام بیشتر دوست دارم.
اگه می دونستم اینقدر ناراحت میشی هیچی نمی گفتم...
و پسر ادامه داد؛ اما هر چه بیشتر می گفت جغد شوم خیانت بلندتر ناله می کرد.

یک ربع به ...

حالم ازین حال به هم می خورد ...
پسرک می خواند و می رفت. با چشمانی اشکبار.
کسی از او پرسید ساعت چند است؟
پسرک آستین پیراهنش را پس زد و به ساعت طلایی روی مچش نگاهی انداخت.
سرش را بالا آورد و گفت یک ربع به ...
اما هیچ کس آنجا نبود.

رها تا بی نهایت صفر

نمیدانم
ولیکن با وجودم
با تمام تار و پودم
در میان عشق
مجنون گشته
مست دلبریهایش
رها گشتم
رها تا بی نهایت صفر
بی تابم
و هیچ هیچ

خس گل نمیشود

من خسته ام ز خویش
مبهوت نوش و نیش
هر شب به خانه ای
رسوا و دل پریش
در هول و اضطراب
تا فرصت هنوز
حیران دشت شب
یک شمع نیمه سوز
این انتظار شوم
آخر نمیشود
رختی ز گل اگر
خس گل نمیشود

... و جنگل آفت سیمان و آهن

میان دستها و پایها فرسنگها راه

میان دستها یک ظرف خالی

میان پایها یک خط تیره

ستونها پایه های هر تمدن

تمدن مرگ آیینهای دیرین

و مرگ آبستن زیبای زایش

هواکش انفجار ذهن آدم

اتم تذکار مرگ یک شکوفه

زبان برچسب اثبات هویت

هویت راه راه و پای بسته

دوچرخه مدرک هجر دو هم جنس

نم باران بروی کوی و برزن

درختان انقلاب کفر خاکند

و جنگل آفت سیمان و آهن

چیزهایی از گذشته ...

روزی تو آمدی ٬ روزی که متولد شدی .
آنروز خیلی ها خندیدند شاید من هم .
امروز اما من متولد شده ام ٬ نمیدانم تو میخندی ؟
تولدم به خاطر توست .
تولدت مبارک .

----------------------

دنیا شنیده بودم - از بی وفایی دهر - اما ندیده بودم - تا دیدمت عزیزم
بی یار بودم اول - چشمان تو بدیدم - تنهاییم فراموش - ای یار نازنینم
گفتم که عشق من باش - تا بهر تو بمیرم - گفتی که تا ابد من - با عشق آتشینم
یادت هنوز مانده؟ - آن روزهای شیرین - گفتی که از همه کس - من آشناترینم
با هم نشسته بودیم - بر ساحل محبت - من عاشقانه خواندم - تو خواندی و شنیدم
هر روز با امیدی - از دیدنت طلوعم - با یاد نازنینت - خواب و خور و امیدم
قلبم پر از حضورت - با شرمی عاشقانه - چشمم به چشم مستت - ای ساحل امیدم
در اوج نور بودیم - غرق سرور بودیم - من زندگانی خویش - در خاطر تو دیدم
ناگه ولی تو رفتی - بی عذر و بی بهانه - من ماندم و غم تو - دنیای بی شکیبم
گشته غمم غذا و - آبم ز اشک دیده - بی تو امید خود را - از زندگی بریدم
دنیای من تو بودی - دنیا بدون دنیا - زجریست لحظه لحظه - برد از کفم شکیبم
میگفتی از چه رویی - تنها گذاردی من - تا لااقل بدانم - نامردی رقیبم
دنیا مگر چه کردم ؟ - کز من گرفته گشتی - جز تو کسی ندارم - تنها کس و حبیبم
بهتر ز من بدیدی ؟ - رفتی تو از کنارم - اما ندیدی این دل ؟ - میمرد ای شکیبم
دنیا بدان به دنیا - عاشق ترینت هستم - از ابرها فراتر - در عشق آتشینم
هر ناکسی که گفتت - از عشق و از محبت - باور نکن عزیزم - گو تو بده دلیلم
نامرد در کنارت - آیا تو خواستی این ؟ - انسان نباشد هر کس - من مرد آخرینم
دنیا هنوز هم من - تا آخرین نفسها - لبها به نام نازت - با چهره ی حزینم
من منتظر نشینم - تا هر زمان ، ابد هم - شاید که باز آیی - ای خوبرو ترینم
از غصه جدایی - صد قصه من بگفتم - اما امید وصلت - یار دل علیلم
دنیا بیا و اشکم - واین غصه را میفزا - نابود کن غمم را - ای دوست صدیقم
باز آ که دست در دست - تا بینهایت عمر - با هم غزل بخوانیم - ای نازنین حبیبم
دنیا بیا عزیزم - دنیای نازنینم - دنیای عشق و مستی - ای آشناترینم

راستی گریه ات نگیره ها . این فقط یه شعر سفارشیه .


گل سرخی به ره قبرستان!

می توانم دهمت

گل سرخی به ره قبرستان

یا که یک شال و نفرین سیاه

موسم ماه عسل

محتاجم

من هنوز محتاجم

آن عسل لب‌ توت همسایه را

و آن گرد پیش و پس

که می برد نفس

و کام تلخ من

و رقص بی هوس

و سنگ مرده شوی

و برگ سبز چای

و بودن خدای

و باور معاد

و پرسش و حساب

و جنگ تن به تن

لبان و یک بدن

و لیموی عسل

و ماه همچو او

شراب و یک کمان

کبود آسمان

و عشق زیر پوست

و میت تمیز

و زجه های خیس

و شهوت هنوز

و شمع نیمه سوز

و یک پیاله جان

و حسرت زمان

و خنده ای سخیف

به عادت زنان

و تکه های زهر

ز قلب مهربان

و یک میان تنگ

و هرگر و همه

و قبر و خاک و سنگ

و هیچ و تا ابد