بع نوشته ها

بع نوشته ها

از گوسفند بودن گریختم اما گرگ نیز نخواهم شد
بع نوشته ها

بع نوشته ها

از گوسفند بودن گریختم اما گرگ نیز نخواهم شد

بادیسم

آنگاه که لنگری نداشتی 

و کوچک بودی 

یا بزرگ  

اما در اقیانوس بی‌کران 

سرگردان موج‌ها می‌شوی 

آنگاه که خس ماندی 

و به سکینه سنگینی نیافتی 

هر باد 

هر نسیم 

می‌شود مرشدت 

به سوی ناکجا 

نسیمهایی از نفس 

و آنگاه که عشق 

سراسر وجودت را فرانگرفت 

یا لااقل قلبت را نگداخت 

سرد می‌شوی 

و یخ می‌بندی 

بی‌روح‌تر از زمهریر

نظرات 1 + ارسال نظر
شیرین و مانی جمعه 19 شهریور 1389 ساعت 12:22 ب.ظ http://apair-canary.blogsky.com

زیبا بود
به کلبه ی ما هم سر بزن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد