بع نوشته ها

بع نوشته ها

از گوسفند بودن گریختم اما گرگ نیز نخواهم شد
بع نوشته ها

بع نوشته ها

از گوسفند بودن گریختم اما گرگ نیز نخواهم شد

باز دوباره زندگی

چند وقتی بود دستم به نوشتن برنامه بلند مدت زندگیم بند بود.

چند دقیقه پیش تمام شد.

واقعا دانستن آینده چقدر لذتبخش است!

فردا اگر پرواز باشد باید بروم آبادان برای تدریس ماساژ برای تعدادی از ورزشکاران استان خوزستان.

البته بعید می‌دانم که باشد و من هم احتمالا نمی‌روم.

اگر نرفتم باید برنامه‌ریزی میان و کوتاه مدتم را هم تنظیم کنم.

فردا صبح دیدزنان است!

از همه چرندیات بالا که بگذریم مسئله مهم این است که قبل از عید می‌خواهم راه بیفتم با دوچرخه و تا سال آینده رکاب بزنم!

احتمالا می‌روم مناطق جنگی.

سلام سایکلوتوریسم!!!

نظرات 3 + ارسال نظر
غزلک سه‌شنبه 18 اسفند 1388 ساعت 08:17 ق.ظ http://golemamgoli.blogsky.com/

من هم سفر میخوامممممممممممممممم

دوچرخه میخواممممممممم

:((

چرا من دخترممممممممممممممممممم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

عباس سه‌شنبه 18 اسفند 1388 ساعت 05:13 ب.ظ http://mokh.blogsky.com

سلام
چرا گوسفند ؟ اونم فراریش .

چون گوسفندم
اونم فراریش

نوید شنبه 26 فروردین 1391 ساعت 02:02 ق.ظ http://1n1.blogfa.com

سلام
رفتی مناطق جنگی
اگه بازم بخوای بری من هستم هم رکابی نمی خوای
البته چون بچه خوزستانم کارم راحت تره:)
تا الان فقط یادمان هویزه رو با دوچرخه رفتم با هم رکابی یه چیز دیگس

انشاءالله بتونیم باهم باشیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد