بع نوشته ها

بع نوشته ها

از گوسفند بودن گریختم اما گرگ نیز نخواهم شد
بع نوشته ها

بع نوشته ها

از گوسفند بودن گریختم اما گرگ نیز نخواهم شد

و هرگز نخواهی فهمید...

می‌توانم غرق لذت شوم 

و مست 

حتی از دیدن ماه نارنجی دیشب  

یا اندام لطیف یک گلبرگ 

می‌توانم آنچنان بپیچم میان شعله‌ات خویش را

که سراپا تو شوم 

بی دغدغه‌ی بود و نبود 

می‌توانم تا ابد نظاره کنم 

عریانی قلم هستی بر پیکرت را 

و ظرافت چرخش  

و... 

و هرگز نخواهی فهمید  

حس راستین مرا  

زیرا الماسها  

همیشه در زیر سیاهی  

پوشیده‌اند خویش را.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد