بع نوشته ها

بع نوشته ها

از گوسفند بودن گریختم اما گرگ نیز نخواهم شد
بع نوشته ها

بع نوشته ها

از گوسفند بودن گریختم اما گرگ نیز نخواهم شد

زندگیواره ۲۵ زندگی حادثه ای تکراریست

زندگی
حادثه ای تکراریست
که فقط یکبار است و به آن مجبوری
لیک در آن آزاد
تو در آن آزادی؟
زندگی شهوت در چشم تو نیست
خوردن دخترکان با چشمان

سینه بندیست که بی تاب زنی است
تو در آغوش همان زن خفته
شرط سرخیست که آویزان است
گرمی و خیسی آن آشفته
زندگی آن نفس آخر قبل از ارضا است
زندگی لحظه آغاز پس از انزال است
زندگانی نوک پستانهایی است
صورتی رنگ و قشنگ
که تو میلیسیشان
بهترین لذت تو در همه عمر
مک زدن از سر آنها باشد
و به تو شیره هستی بخشد
از سرآغاز حیات
تا سرانجام بشر
زندگی جوجه کلاغی است به گرداب اندر
مجمع قار کلاغان گردش
منجی سبز و کلاغان ساکت

زندگی شب پره ایست
که هواخواه مه است
لیک می گردد او
گرد یک مهتابی
زندگی لحظه مجهول بشر
 واپسین ثانیه قبل از مرگ است
اولین لحظه ی بعد از مردن

نظرات 4 + ارسال نظر
سایه چهارشنبه 14 شهریور 1386 ساعت 10:41 ب.ظ http://hoorno.blogsky.com/?Cat=1

این ظهر گرم تابستانی
که تشنه ی شنیدن یک صداست
از سقوط آبشاری بی دریغ
بر نوک قاف
بی ریا
ورای اکنون و هست
همیشه جاری..
که حتی در تصویرش می توان
آبتنی کرد
و با تجسمش خیس شد
وهنوز
عطشی کودکانه باقی ست
..در آرزویی بس محال
به شهادت آفتاب بی مروت تموز
ذوب می شود
هر آنچه باقی است
ازته ماند آرزو
..

امیرکینگ پنج‌شنبه 15 شهریور 1386 ساعت 12:24 ق.ظ

حقیقت زیباست شیرین است.
زشت نیست تلخ هم نیست .

پریسا جمعه 16 شهریور 1386 ساعت 08:40 ب.ظ http://fesgheli500.persianblog.ir/

سلام
پیشم نمیای ؟
؟

آتش دل یکشنبه 18 شهریور 1386 ساعت 03:32 ق.ظ http://fateme-yase-ali.blogfa.com

سلام. خوبی؟ممنون از مطالب زیبات.
با مطلبی در رابطه با ماه مبارک رمضان به روزم.
خوشحال میشم سر بزنی.
یا علی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد