بع نوشته ها

بع نوشته ها

از گوسفند بودن گریختم اما گرگ نیز نخواهم شد
بع نوشته ها

بع نوشته ها

از گوسفند بودن گریختم اما گرگ نیز نخواهم شد

زندگیواره ۲۳ گلیمت را به آب بسپار

بد است بد
بد نیست شکنجه است
که نتوانی خوابهایت را حتی برای نزدیکترین کسانت بگویی
شکنجه است شکنجه
که افکارت را
افکار بلندت را
حتی دوست ترین دوستانت بخندند
عذاب است عذاب
که مجبورت کنند سر از آسمان فروگیری
سر به زمین فرودآری و خود را باشی
تنها به فکر خود
داستان گلیم و آب همه گیر شده است
از آب که گرفتی
همانجا بر ساحل بر آن باید بنشینی
و فعلا شاد و خندان باشی که در آب نیست
و بی خیال آن یک نفر که در آب دارد میدهد جان
نمیدانم از کجا آمد این
نه قدمتمان
نه مذهبمان
کاش گلیمهایمان را رها میکردیم
و گلهایمان را در میافتیم
کاش برای نجات همدیگر در آب میرفتیم
نه بیرون کشیدن گلیممان
کاش کاشهایمان فقط کاش نبود
نظرات 4 + ارسال نظر
امیر سه‌شنبه 13 شهریور 1386 ساعت 02:39 ق.ظ http://www.bikasan.blogsky.com

سلام
و ممنون از اینکه به من سر زدیدوخوشحال میشم بهم لینک بدیم.

همتا و هستی سه‌شنبه 13 شهریور 1386 ساعت 12:23 ب.ظ http://www.andy-khoshgel.blogfa.com

سلام
واقعا زیبا می نویسی

مهرنوش سه‌شنبه 13 شهریور 1386 ساعت 04:18 ب.ظ http://www.mehroosh.blogfa.com

سلام خوبین؟
نوشته خوبی بود و قابل تامل و دارای نکات ظریف به راستی کاش کاشهایمان کاش نبود.
موفق باشین

شاعر شبانه شنبه 17 شهریور 1386 ساعت 08:53 ق.ظ http://shaereshabane.blogsky.com

زندگی یعنی که تنها بودن .
حتی اگر کسی بهترین باشد برای تو باز هم آنگونه نیست که تو می خواهی پس تا همیشه تنها می مانی و هر قدر بالاتر بروی تنها تر خواهی بود چون انسان ها دیگر وقتی برای از خاک بلند شدن و بالاتر رفتن ندارند .
((و همین گونه تنهایی تا ابد ادامه خواهد یافت ))
****
امیدوارم هر روز بالاتر از دیروز باشی .
دو نفر در بالا می توانند این تنهایی را کمتر کنند .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد