بع نوشته ها

بع نوشته ها

از گوسفند بودن گریختم اما گرگ نیز نخواهم شد
بع نوشته ها

بع نوشته ها

از گوسفند بودن گریختم اما گرگ نیز نخواهم شد

من بدم ؟ من خوبم ؟

نادانسته های من به اندازه ی همه است و دانشم به وسعت هیچ .

اما یک سوال همواره ذهنم را مشغول داشته و آن ....

من خوبم ؟ من بدم ؟ تو نظرت راجع به من چیه ؟ فکر میکنی من کی هستم ؟

من هستم این را می فهمم . هر چند گاهی در آن هم شک میکنم اما ....

هر وقت میخواهم بنویسم قلم میخشکد و دستم نمی جنبد ٬ بگذریم .

من با همه وجود و قابلیتها ٬ من با همه غمها و اندوهها ٬ من با همه داشتها و نداشتها ٬ من منم اما ....

اولین بار هر کسی با من آشنا میشود میگوید : من فکر میکردم آدم بیخود و بدی باشی اما ....

میگوید به نظر خشن و بی روح میآمدی اما ...

میگوید و میگوید و هزاران بدتر از این میگوید .

ولی سوال من اینست

چرا ؟

دل ٬ دیده ٬ ظاهر ٬ باطن ٬ عشق ٬ نفرت ٬ محبت ٬ دشمنی ٬ سطح ٬ عمق ٬ فاصله ٬ نزدیکی ٬ خدا ٬ من .......

نظرات 2 + ارسال نظر
mehran پنج‌شنبه 11 خرداد 1385 ساعت 02:45 ب.ظ http://hendone.blogsky.com

vase manam pish oomade
yeki bade az chand maah ya chand rooz ya chand vaght...mige avalesh fek mikardam aadame khoobi nisti...yani khoob rajebet fek nemikardam
dalilesham shayad bedoonam chiye

امیر کینگ جمعه 19 خرداد 1385 ساعت 09:21 ب.ظ http://amirking.blogsky.com/

جلاال خالق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد