بع نوشته ها

بع نوشته ها

از گوسفند بودن گریختم اما گرگ نیز نخواهم شد
بع نوشته ها

بع نوشته ها

از گوسفند بودن گریختم اما گرگ نیز نخواهم شد

اولین سفر زرین شهر

بعد از دومین سفرم چند باری تنهایی زدم به جاده و شهرای اطراف اصفهان رو میگشتم تا اینکه تصمیم گرفتیم بریم زرین شهر

من و مهران

بدون امکانات و لوازم ولی باید میرفتیم آخه اگه همه چی باشه ممکنه دیگه حال نباشه .

القصه هنوز آفتاب نزده راه افتادیم و پنج ساعت رکاب زدیم تا زرین شهر که واقعا دهنمونو سرویس کرد مخصوصا گردنه ی نمیدونم چی که حدود ۴۵ دقیقه طول کشید در حالیکه اصلا یکی دو کیلومتری بیشتر نبود .

حدود دو ساعتی کنار زاینده  رود نشستیم و دوباره روز از نو روزی از نو .

اما برگشتنمون فقط دو ساعت طول کشید آخه همش سرازیری بود .

تو این سفر هم خاطره زیاد بود ولی دیگه حس ندارم تایپ کنم چون یه مختصر سرمای جانانه ای خوردم .

یا حق .....

نظرات 2 + ارسال نظر
کامیار یکشنبه 23 بهمن 1384 ساعت 07:23 ب.ظ http://kamyararyana.blogfa.com

وبلاگ جالبی دارید .

محسن سه‌شنبه 20 اسفند 1387 ساعت 10:52 ب.ظ

سلام وب سایت قشنگی دارد دست نوشتنت هم خوبه موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد