بع نوشته ها

بع نوشته ها

از گوسفند بودن گریختم اما گرگ نیز نخواهم شد
بع نوشته ها

بع نوشته ها

از گوسفند بودن گریختم اما گرگ نیز نخواهم شد

صفه با دوست اینترنتی

آخیش ٬ یه نفس عمیق و بعدش یه خمیازه


دیروز رفته بودیم کوه صفه ٬ با امیر king و حمید furgetful ٬ البته بعدم دو نفر دیگه بهمون اضافه شدن ٬ شایان دماوند با رفیقش .


من با این آقا شایان (که اسم اصلیش مهدیه ) توی chat رفیق شدم و البته خودش کوهنورد کار درستیه و اینبار قرار گذاشتیم اونم باهامون اومد .


قرارمون پاچنار بود . ما حدود ۹ صبح اونجا بودیم و شایان تقریبا ۱۱ اومد . جاتون خالی ناهار زدیم و چایی و بچه ها یه دو سه نفس قلیون کشیدن و راه افتادیم .


حدودا چهار ساعتی راه میرفتیم و دم دمای غروب از کوه زدیم بیرون .


بازم میگم جات خالی بود و از همینجا ازت دعوت میکنم با ما باشی .

نظرات 1 + ارسال نظر
علیرضافکری شنبه 11 مهر 1388 ساعت 08:26 ق.ظ

من یک دوست میخواهم خاضرم با هرکس دوست بشم _یک دوست صمیمی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد