بع نوشته ها

بع نوشته ها

از گوسفند بودن گریختم اما گرگ نیز نخواهم شد
بع نوشته ها

بع نوشته ها

از گوسفند بودن گریختم اما گرگ نیز نخواهم شد

میگذرد

 

نمیدونم که بهار و پاییز میان و میگذرن یا به قول عزیزی اونا ثابتند و این عمر ماست که داره میگذره .

فقط میدونم که داره میگذره و میگذره و میگذره. 

نظرات 1 + ارسال نظر
عبدالله رحمانی دوشنبه 14 فروردین 1385 ساعت 11:40 ق.ظ http:////www.kolahzard.blogsky.com

اومدم عزیزم خیلی خوشم اومد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد