بع نوشته ها

بع نوشته ها

از گوسفند بودن گریختم اما گرگ نیز نخواهم شد
بع نوشته ها

بع نوشته ها

از گوسفند بودن گریختم اما گرگ نیز نخواهم شد

اشکهای من و تو

تو هیچوقت اشک مرا ندیدی 

همیشه خندیدم 

وقتی کنارت بودم  

نه که گریه نکردم 

بودنت شادی محض بود 

گریه هایم مخصوص تنهایی بود 

و حسرت و افسوس

اما بسیار اشکهایت را دیدم 

حتی وقتی کنارم بودی 

گویا تو آنچه اکنون می‌بینم  
آنروز می‌دیدی