بع نوشته ها

از گوسفند بودن گریختم اما گرگ نیز نخواهم شد

بع نوشته ها

از گوسفند بودن گریختم اما گرگ نیز نخواهم شد

واقعیت یا حقیقت؟

جبر انتخاب

میان واقعیت و حقیقت

و قربانی حقیقت در پای حیثیت

تحیر

تحیر

تحیر

روزی از بند هستها خواهم گریخت

به سرزمین بایسته ها

دلتنگ

دلتنگ آزادی

رها

در قفس است

و شیفته تن

در قفس

آزاد

زیبایی بدر چشم مجنون بیند

عشقت که هیچ

نمی گویم محبتت

حتی هوست را

به پای هر ناکس مریز

یا حتی

کس گوهرناشناس.

نه هر که گرز به دست است زاده بهرام

ساز

در دستان استاد

نه مطرب

شمشیر

در دستان سردار

نه سرباز

و ذکر

در دهان عارف

نه عابد

زیبا می شوند.


وقتی که گاوها خر می شوند

وقتی که گاوها خر می شوند

به جای شیر دادن

جفتک می زنند

گرداب

آب درون حفره بلعیده می شود

اگر منجی نباشد

که برگیرد

یا به سویش پر گیرد

گردیدن

فرو رفتن را سرعت می بخشد

کمّل

کمّل ای واسط زمین و سما

ما زمینیم آسمان بنما

وهممان خاکی است و گرد آلود

فیض باران و گرد ران تا رود

دست گیری که کار هر نه خسی است

بال پروران که راه بسی است