بع نوشته ها

بع نوشته ها

از گوسفند بودن گریختم اما گرگ نیز نخواهم شد
بع نوشته ها

بع نوشته ها

از گوسفند بودن گریختم اما گرگ نیز نخواهم شد

پُرم

پُرم

از سخن

از فریاد

از درد

از زجه های همه شلاق خوردگان تاریخ

از صدای استخوانهای بردگان سیاه

از عقده های - به مستی و فقر محو شده - برادران سرخپوستم

از ...

سخن وقتی بغض می شود

و بغض باران

که میبینی هنوز در زیر برف به دنبال ندیدنیم

و در دایره ای به شعاع یک وجب اطراف ناف

به دنبال بهشت.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد