ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
دلم ز کلی و جزئی ز خاص و عام گرفت
ز بحث و صحبت نامردمان مدام گرفت
ز خوب صورت بی سیرت و پلید سرشت
ز واجبی که به معنا بود حرام گرفت
سراب دین که در آن غوطه ور شدی آنی
ز گنج عالم معنا فقط کلام گرفت
فضای قدسی و قرب و تجرد و احساس
چه بود کذب عظیمی ز ما مرام گرفت
تو می مانی
و آخرین قطعه در دستت
زیبا بود ....
دلم گرفته است . . .
به ایوان می روم وانگشتانم را بر پوست کشیده ی شب می کشم . . .
.
.
.
پرواز را به خاطر بسپار پرنده مردنی است . . .
راستی تو پرواز بلدی؟ من هنوز بال هم ندارم . . .