بع نوشته ها

بع نوشته ها

از گوسفند بودن گریختم اما گرگ نیز نخواهم شد
بع نوشته ها

بع نوشته ها

از گوسفند بودن گریختم اما گرگ نیز نخواهم شد

به گامهای تازه ای می اندیشم که در حال برداشتن آنهایم

صدای جیرجیرک از حیاط می آید 

از حیات می گوید 

اما نه حیاط خانه ما 

اینجا خانه پدربزرگ است 

که در اتاق کناری آرام خوابیده  

به گامهای تازه ای می اندیشم که در حال برداشتن آنهایم 

و لذت می برم از هوایی که میان ریه هایم پا می کوبد 

برقص تا برقصیم 

بوسیدن لبها فراموش نشود

نظرات 1 + ارسال نظر
فاطیما یکشنبه 28 مهر 1387 ساعت 07:14 ب.ظ http://www.a3maneman.blogsky.com

فراموش نشود . . . .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد