بع نوشته ها

بع نوشته ها

از گوسفند بودن گریختم اما گرگ نیز نخواهم شد
بع نوشته ها

بع نوشته ها

از گوسفند بودن گریختم اما گرگ نیز نخواهم شد

می اندیشم به همه دشتهای تا افق بهشت

می خواهم بنویسم از نازیباییها

از غرق شدن

نیستی

ذلت

مرگ

می خواهم بنویسم

که چشمها شفاف نیست

دلها پاک نیست

سخنها راست نیست

بنویسم

که جهان سراسر فریب شده

بنیانها بر باد می نهند

دل به هیچ می بندند

می خواهم همه اینها را

و دیگر و دیگر

بگویمت

آری می خواهم بگویمت

که ...

مست می شوم

مست آسمان

و پنبه هایش

و نرمی باد

میان برگهای مست غروب خورده

و رقص آرام پرده

می نگرم به پیکری که خودم هستم

و می اندیشم به همه دشتهای تا افق بهشت

همه رودهای تا همیشه گنگ

همه آرامش بی موج دلبستگی

همه عشقهای درون رگ

همه شرمهای کنار لب

و...

و فراموش می کنم همه زشتیها

جهان جز زیبایی است؟

نظرات 3 + ارسال نظر
یاس سه‌شنبه 26 شهریور 1387 ساعت 06:31 ب.ظ http://gheddis.blogsky.com

سلام
اگه پاییز و زمستون نیود زیبایی بهار هم معلوم نمیشد..
شاد باشی

آرین وآزین چهارشنبه 27 شهریور 1387 ساعت 12:36 ب.ظ http://aryan 0612.blagsky.com

مالکان اینجا تهران است : بابا فکر ما رم بکن تعطیلی تابستون چی

پریسا چهارشنبه 27 شهریور 1387 ساعت 01:56 ب.ظ http://paridelbari.blogfa.com

اگه میخای جهان خوب بشه همه پاک بشن راسگو بشن خوب باشن نگاها راست باشن همه مهربون باشن
از خودت شروع کن تو خوب باش کاری به کسی نداشته باش
اولم جلوی چشماتو بگیر که بادیدن یه عکس آب از دهنت راه نیفته

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد