ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
رسم معشوقه ی ما عاشق کشی است
می دهد بازیچه دست سفلگان
می ستاند جان عشاق جوان
.
.
زر را به آتش می گدازند نه خس را
که ناب گردد
و لایق دست ماهپارگان
فولاد را به پتک کوبند
نه شیشه را
که آبدیده گردد
و لایق همراهی پادشاهان
از خس و شیشه هیچ نیاید
کآنرا که صبر ندارد
هیچ نشاید
.
.
.
دنیا سرای احمقان است
به هیچ سرخوش و زنده
لیک زندگی هرگز
آنکس که احمق نیست
یا تنها گذارند
یا دیوانه خوانند
یا بر دار دارند
.
.
.
عاقلان زینهار کس آگه شود از رازتان
قلب پراحساس پاک و ذهن پر اندیشه تان
زر ناب بودن وفولاد آب دیده بودن را نمی فهمم . . . .
اشکال از خس بودن وشیشه بودن من است. . .
مثل همیشه زیبا بود. . .
احساس می کنم قلبم دارد از مشتم هم کوچک تر می شود.......
زینهار، زینهار . . . زینهار
سلام
ممنون از کامنتتون.
متن زیبایی بود.
با شه به کسی نمیگم:-)
و شاید این رسم همیشگی است ... که غافلان از دنیا را دیوانه ژندارند یا بر دار برند یا ... و اما دنیا شاید سرای احمقان نباشد جایی است برای زیستن و انان که زندگی نکنند احمقانند زندگی نه برای هوس که برای یک جرعه اب خنک در گرمای بیابان وقتی که جرعه ای هم به رهگذری تعارف کنی شاید .... اینها سر ضرب به ذهنم اومد ولی شما واقعا زیبا نوشته بودید http://www.drkasra.blogfa.com/