بع نوشته ها

بع نوشته ها

از گوسفند بودن گریختم اما گرگ نیز نخواهم شد
بع نوشته ها

بع نوشته ها

از گوسفند بودن گریختم اما گرگ نیز نخواهم شد

از جایی 10 سال دورتر

10 سال است اینجا می‌نویسم؛

احساس گذر زمان 

مثل سرمای پاییزی 

همه وجودم را فرا می‌گیرد

به همین راحتی 10 سال گذشت؟


آینده‌ای سرشار از امید که از کنار گوشم رد شد!

و با سرعت گذشت

برای همیشه.


شادیها و غمها

مشکلات و آسانیها

موفقیتها و شکستها

بازیچه‌ای بیش نیست

وقتی از بالاتر به آنها نگاه می‌کنی

از جایی 10 سال دورتر



پیغام خطا:Save Failed with the Following Error: Invalid Parent ID

وقتی در جوملا با پیغام خطای:Save Failed with the Following Error: Invalid Parent ID مواجه شدید

برای رفع کامل مشکل:


  1. به مدیریت منو برید ، تمام منوها رو انتخاب کنید و گزینه ی rebuild(در جوملا زبان انگلیسی) رو کلیک کنید
  2. به مدیریت مجموعه ها برید ،تمام مجموعه ها رو انتخاب کنید و از بالا روی دکمه ی rebuild کلیک کنید
  3. ابتدا مجموعه های اصلی و سپس زیرمجموعه ها را یکی یکی باز کرده و دوباره ذخیره کرده و ببندید
  4. به مدیریت مطالب برید، تمام مطالب رو انتخاب کنید و از بالا روی گزینه ی Check in کلیک کنید


و تمام! مشکل حل شده و پیغام خطا ناپدید شده. این مشکل بجز انتقال دیتابیس، در آپ گرید از نسخه های مختلف 1.7 و 2.5 به نسخه های جدید تر و حتی بعضی مواقع بدون دلیل خاصی شایع است. این خطا بصورت باگ رسمی در جوملا کد درج شده.

دلتنگ خویش

دلم برای خودم تنگ می‌شود گاهی

برای زیر درختی و بوسه‌ای گاهی

برای شعر تر و مستی شبانگاهی

برای درد دل عاشقانه با ماهی

که نیمه است و تمام رخش هویدا نیست

چرا که نیمه وجودش به محبس چاهی است


نشسته‌ام لب رودی بسان ماهیگیر

نه ماهی است و نه آبی نه رود خشکی پیر

مجالکی است برای توهمی دلگیر

سفر به شهر خیال و رهیدن از تقدیر

به یاد عشق قدیمی که آتشی خفته است

ولی شرار درونش فزون ز صد گفته است


...

جرس فریاد می‌دارد...

هنوز درست ننشسته‌ای که باید برخاست

هنوز یکبار هم موهایت را تمام شانه نکرده‌ای

که یک به یک سپید می‌شود

اگر نگاه به گذشته افسوس است و ای کاش

کاری کن که نگاه آینده‌ات به امروز

چنان نباشد




چه رازیست در دل انسان؟

چه رازیست در دل انسان؟

دوست داشتنها و نفرتها؟

حب و بغض؟

داستانی است وجود ما

پیچیده


گاهی یک لرزش

تمام هستیت می‌شود

گاهی ....


واماندگی می‌دانی چیست؟

راهی که در شکی از رفتن

که مبادا پشیمان شوی

غرق وای حسرت

و ماندن

که نادم

واماندگی یعنی

همیشه پشت سرت بهتر از پیش رو باشد

یعنی نابودی

اگر امید و توکل نبود

خوبی احمقانه

این جمله شاعر شبانه (احمق) زبان حال امروز منه.


اشکال من در زندگی با این مردم این است که

من صداقت بیش از حدی دارم که خیلی به حماقت شبیه است.

قداست آسمانی

چقدر لطیف است حس عاشق تنها

و چه غمناک.

قداست آسمانی عشق را حس کن

که اینجا همه چیز زمینی است.

قداست آسمانی

چقدر لطیف است حس عاشق تنها

و چه غمناک.

قداست آسمانی عشق را حس کن

که اینجا همه چیز زمینی است.